فكرم مشغوله
صبحت بخير دختر طلا...اين روزا كه روزهاي اخر ارديبهشته بد جوري دلم شور ميزنه از يك طرف خوشحالم كه داري ميري تو 2 سالگي و برنامه هاي روز تولدت رو مرور ميكنم از طرف ديگه فكر اين كه پاس شيرم تموم ميشه و تو رو تا ساعت 45/2 نميبينم حالم بد ميشه. نميتونم تصور كنم كه چطور ميشه اما مطمئنم اولش -تا عادت كنم-خيلي سخته...همينطور كه اومدن سر كار برام سخت بود.. امروز 25 ارديبهشته و تا 16 خرداد دقيقا22 روز ديگه از مرخصي ساعتي شيرم مونده.خدايا روبراهمون كن كه تو قادر بر همه كاري.. ...
نویسنده :
رضوان
7:56