محيا يعني زندگي-هستيمحيا يعني زندگي-هستي، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

نازنین محیا جونم

بدون عنوان

1391/4/25 11:12
نویسنده : رضوان
166 بازدید
اشتراک گذاری

خداوندا من با تمام کوچکی ام, يک چيز از تو بيشتر دارم و آن هم خدايي است که من دارم و تو نداري....

به چشم بر هم زدنی تولد دو سالگیت هم گذشت....وقتی فکر روزایی را میکنم که منتظربه دنیا امدنت بودم میبینم که چقدر زود از ان روزها دور شدیم...روزهایی که همه اش دعا میکردم سالم به دنیا بیایی و ببینمت.

و حالا که ٢٥ تیر ماه ١٣٩١ است تو ٢ سال و یک ماه و ١٠ روزت شده..باورش کمی مشکل است که چطور ان بیدار خوابی ها............نخوابیدن ها.............گریه ها............مریضی ها........و.......گذشته و حالا چقدر قشنگ میگویی: من خوب بودم خدا برام بسسی(بستنی)اورده؟  یادمه بابا علی اون اولا میگفت کی میخواد بزرگ شه و دنبالم گریه کنه..و حالا هر جا میخواد بره اول باید کلی باهات ور بره تا سرت و به یه چی گرم کنه...ادمه دیگه از هیچ چیزش راضی نیست.......................

٣ روز دیگه عروسی دایی جواده...و تو قشنگ یاد گرفتی که بگی    :  بیریم عسویی(عروسی)،نای نای کنیم..دس بزیم..کشف فیسسید(کفش سفید)پوشیم...بیریم مامانی طببه.......تازه بابا علی طفلی عینک به قول خودت فیسسید هم گرفته برات حالش و ببر

 

 

چند روز قبل رفته بودیم خونخه به قول خودت عسیس(عزیز) تو هم روسری عمه جون و پوشیدی.البته ما با کلی کلک دوباره سرت کردیم .تا گفتیم بپوش ازت عکس بگیریم وایستادی.اینم عکس اون روزه ببین خودت و مامانی.ناز شدی

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)