محيا يعني زندگي-هستيمحيا يعني زندگي-هستي، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

نازنین محیا جونم

خواهر دار شدي ماماني

1394/3/3 10:17
نویسنده : رضوان
150 بازدید
اشتراک گذاری

مدتهاي زياديه كه حتي وقت باز كردن يه سري از وبلاگ ها رو نداشتم.اين وبلاگ رو هم رمزش و تو كشوي ميز اداره ام جا گذاشته بودم.......................فك كن..يه سالي هم شده كه سر كار نميرم.بعد تولد ني ني جديد مرخصي 9 ماه بهم خورد.3ماه هم استحقاقي هاي ذخيره مو گرفتم...خلاصه كلي حال كرد ابجيت.

تو خيلي دوسش داشتي حتي قبل از دنيا اومدنش و  تا مدتها كه فك ميكردي پسره و هر كي ميپرسيد اسم ني ني تون چيه ميگفتي محمدحسين  .وما ميگفتيم نه بابا دختره و طرف مي موند كه ما راست ميگيم يا تو...

ما رو بدجور پيش همه دروغ گو كرده بودي...اخه ميگن حرف راست  و بايد از بچه شنيد...با اين اوصاف حالا كه يك سال و دو ماهه است و اسمش هم محمدحسين نيست و مرساناست  ب-اوايل همه مشكل داشتن.ميگفتن اين چه اسميه باز؟؟؟ و تو ميگفتي يعني هديه خدا---دلتون برا هم پر ميزنه..اولا عاشق اين بودي كه چهار زانو بشيني و ما بذاريمش رو پات والان دنبال هم ميدويين و با هم قايم باشك بازي ميكنين. لباساش و تو هي برميداري  و تن صبا جون-عروسك محبوبت- ميكني...بستني هم و دو نفري ليس ميزنين و هرهر ميخندين كه دور لبتون مثه بابانوئل سفيد ميشه...

دوست داري لباساتون عين هم باشه كه فك كني دوقلويين.

دوست داري تو سرسره پارك تو هلش بدي..موهاش و شونه كني و ...............واي گيره زدنت كه ديگه حرف نداره.

و الان چند روزيه كه باباعلي براتون يه جوجه صورتي خريده و تو هي ميگي ساكت باشين ديگه .جوجه ام خابيده ها......................حالا هي بگو جوجه مثه بچه نيست.ميگي حالا كه ابجي ميخابه ميگي ساكت باش....جوجه من هم خابه بيدار ميشه ها.خندونکخلاصه كه اين جوجه دنيايي ساخته براتون.

واي .......................كه چقد زود دارين بزرگ ميشين و من نمي فهمم.اين روزها دارم مداركت و اماده ميكنم كه پسش دبستاني ثبت نامت كنم و تا چشم رو هم بذارم ديپلمت رو گرفتي....

هيچي بچگي نميشه    مامان جوني ها سعي كنين خوب بچگي كنين....دير بزرگ شين كه با بزرگ شدنتون لذت خيلي چيزا رو از دست ميدين...

 

ولي خوبه كه دوتا ابجي اين و به درد هم ميخورين..ميشين همدم هم  ومحرم شب هايي كه خابتون نميبره. بعده ها كه بزرگ ميشين و مشق هاتون و باهمديگه مينويسين يا وقتي كه لباساي هم و از هم قرض ميگيرين  يا وقتي كه بزرگتر شدين و سر مارك جهاز باهم بحثتون ميشه.......................اون روزها اميدوارم شاد باشين وبدونين من و بابايي صميمانه و عاشقانه دوستون داريم

 

پسندها (2)

نظرات (0)